به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از مهر، يكي از نكات قابل توجه براي زنان در دوره هاي تاريخي ايران باستان، علاوه بر شكل و فرم لباس، مسئله حجاب است كه زنان در دوران هاي گذشته چه پوششی داشته اند.
بیشتر تاريخ نويسان به جنگ ها و كشورگشايي ها و روش زمامداري و جهانگشايي و طرز اداره كشورها مي پرداخته اند و خيلي كم به مسائل اجتماعي جامعه و زندگي خانوادگي توجه داشته اند و اگر كسي بخواهد درباره داشتن يا نداشتن حجاب غور و بررسي كند، چندان به نتيجه مثبت، مستند و قابل اطمينان نمي رسد. با و جود اين، با كنجكاوي در گزارش هاي تاريخي و مشاهده نقوش برجسته و تصويرها و كاوشهاي باستان شناسي مي توان اطلاعاتي نسبتا مطمئن به دست آورد.
در اين ميان تاريخ نامه مستند و ملي ما يعني شاهنامه كه فردوسي آن را از روي منابع و گفته ها و نوشته هاي فرزانگان و موبدان و دهقانان با دقت و وسواس زياد از نظر صحت و دقت به نظم آورده است، اطلاعاتي در اين مورد به دست مي دهد.
با وجودي كه شاهنامه هم بيشتر تاريخ پادشاهان و شرح جهانداري ها و جهانگشايي هاي آنان مي باشد، ولي در عين حال فردوسي گوشه هايي از تاريخ اجتماعي ما را نشان مي دهد و در اين ميان بارها نه تنها به"پوشيده رويان"در مورد زنان ايران و همسايگان حتي چين و روم اشاره شده، بلكه چندين بار به حجاب"چادر" نيز اشاراتي دارد و نشان مي دهد كه زنان ما از دوران هاي باستان داراي چادر بوده اند.
در فرهنگ پهلوي به واژه چادر بر مي خوريم به معني "لباس و پوشش" كه از واژه هاي پهلوي است و نشان مي دهد كه اين واژه از ابتداي دوره ساسانيان و حتي قبل ازآن دوره مورد استعمال داشته، زيرا براي آن واژه اي به وجود آمده است و آن را به كار برده اند.
از سروده هاي فردوسي در شاهنامه اين نتيجه به دست مي آيد كه از ابتداي تاريخ يعني از دوران پادشاهي جمشيد و فريدون، زنان ايران"پوشيده روي" بوده اند چنان كه در گرفتار شدن دو خواهر جمشيد به دست ضحاك مي گويد؛
چادر نيز به عنوان حجاب زنان، از ابتداي تاريخ در جامعه ما وجود داشته است و وجود چادر در زبان پهلوي نيز اين مطلب را تاييد مي كند. علاوه برآن در شاهنامه نيز به واژه چادر و كاربرد آن بر مي خوريم از جمله در داستان به زندان افكندن بيژن توسط افراسیاب؛
در شاهنامه اشاراتي به "پوشيده رويان"كشورهاي چين و روم كه همسايگان آن زمان بوده و هميشه با ايران رابطه داشته اند نيز شده است و دراين مورد می توان به نامه نوشتن خاقان چين براي دادن دختر خود به انوشيروان اشاره کرد؛
به طوري كه در اوستا و كتاب هاي ديگر ديني ايرانيان باستان و مندرجات آنها و نيز اندرزنامه هاي ديني و اخلاقي گوناگوني كه وجود داشته استنباط مي شود رعايت حجاب در هيچ زمان تكليف و دستور ديني نبوده كه اجباري براي رعايت حفظ آن متصور شود و به نظر مي رسد كه جامعه ايراني از دوران هاي باستان، حفظ حجاب و "پوشيده رويي"را يك نوع اخلاقي و سنتي مي دانسته اند كه رعايت آن به تدريج جزوسنن ملي و وظيفه اخلاقي جا افتاده و پايدار مانده است.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.
بیشتر تاريخ نويسان به جنگ ها و كشورگشايي ها و روش زمامداري و جهانگشايي و طرز اداره كشورها مي پرداخته اند و خيلي كم به مسائل اجتماعي جامعه و زندگي خانوادگي توجه داشته اند و اگر كسي بخواهد درباره داشتن يا نداشتن حجاب غور و بررسي كند، چندان به نتيجه مثبت، مستند و قابل اطمينان نمي رسد. با و جود اين، با كنجكاوي در گزارش هاي تاريخي و مشاهده نقوش برجسته و تصويرها و كاوشهاي باستان شناسي مي توان اطلاعاتي نسبتا مطمئن به دست آورد.
در اين ميان تاريخ نامه مستند و ملي ما يعني شاهنامه كه فردوسي آن را از روي منابع و گفته ها و نوشته هاي فرزانگان و موبدان و دهقانان با دقت و وسواس زياد از نظر صحت و دقت به نظم آورده است، اطلاعاتي در اين مورد به دست مي دهد.
با وجودي كه شاهنامه هم بيشتر تاريخ پادشاهان و شرح جهانداري ها و جهانگشايي هاي آنان مي باشد، ولي در عين حال فردوسي گوشه هايي از تاريخ اجتماعي ما را نشان مي دهد و در اين ميان بارها نه تنها به"پوشيده رويان"در مورد زنان ايران و همسايگان حتي چين و روم اشاره شده، بلكه چندين بار به حجاب"چادر" نيز اشاراتي دارد و نشان مي دهد كه زنان ما از دوران هاي باستان داراي چادر بوده اند.
در فرهنگ پهلوي به واژه چادر بر مي خوريم به معني "لباس و پوشش" كه از واژه هاي پهلوي است و نشان مي دهد كه اين واژه از ابتداي دوره ساسانيان و حتي قبل ازآن دوره مورد استعمال داشته، زيرا براي آن واژه اي به وجود آمده است و آن را به كار برده اند.
از سروده هاي فردوسي در شاهنامه اين نتيجه به دست مي آيد كه از ابتداي تاريخ يعني از دوران پادشاهي جمشيد و فريدون، زنان ايران"پوشيده روي" بوده اند چنان كه در گرفتار شدن دو خواهر جمشيد به دست ضحاك مي گويد؛
دو پاكيزه از خانه جمشيد/ برون آوريدند لرزان چو بيد
كه جمشيد را هر دو خواهر بدند/ سر بانوان را چو افسر بدند
زپوشيده رويان يكي شهر ناز/ دگر ماهرويي به نام ارنواز
به ايوان ضحاك بردندشان/ بدان اژدها فش سپردندشان
كه جمشيد را هر دو خواهر بدند/ سر بانوان را چو افسر بدند
زپوشيده رويان يكي شهر ناز/ دگر ماهرويي به نام ارنواز
به ايوان ضحاك بردندشان/ بدان اژدها فش سپردندشان
چادر نيز به عنوان حجاب زنان، از ابتداي تاريخ در جامعه ما وجود داشته است و وجود چادر در زبان پهلوي نيز اين مطلب را تاييد مي كند. علاوه برآن در شاهنامه نيز به واژه چادر و كاربرد آن بر مي خوريم از جمله در داستان به زندان افكندن بيژن توسط افراسیاب؛
منيژه بيامد به يك چادرا/ برهنه دو پاي و گشاده سرا
در شاهنامه اشاراتي به "پوشيده رويان"كشورهاي چين و روم كه همسايگان آن زمان بوده و هميشه با ايران رابطه داشته اند نيز شده است و دراين مورد می توان به نامه نوشتن خاقان چين براي دادن دختر خود به انوشيروان اشاره کرد؛
يكي راز فرزانگان برگزين/ كه آيد به نزديك خاقان چين
كه در پرده"پوشيده رويان"اوي/ زديدارآن كس نپوشند روي
همچنین نامه انوشيروان و فرستادن مهران ستاد را براي ديدن و آوردن دختر خاقان؛
شبستان خاقان نگه كن نكوي/ بدو نيك او را سراسر بجوي
پس پرده او بسي دختر است/ كه با برز و بالا و با افسر است
و در وصف دخترهاي ترك كه منظور همان چين است مي خوانيم؛
همه دخت تركان پوشيده روي/ همه سرو قد و همه مشكبوي
كه در پرده"پوشيده رويان"اوي/ زديدارآن كس نپوشند روي
همچنین نامه انوشيروان و فرستادن مهران ستاد را براي ديدن و آوردن دختر خاقان؛
شبستان خاقان نگه كن نكوي/ بدو نيك او را سراسر بجوي
پس پرده او بسي دختر است/ كه با برز و بالا و با افسر است
و در وصف دخترهاي ترك كه منظور همان چين است مي خوانيم؛
همه دخت تركان پوشيده روي/ همه سرو قد و همه مشكبوي
به طوري كه در اوستا و كتاب هاي ديگر ديني ايرانيان باستان و مندرجات آنها و نيز اندرزنامه هاي ديني و اخلاقي گوناگوني كه وجود داشته استنباط مي شود رعايت حجاب در هيچ زمان تكليف و دستور ديني نبوده كه اجباري براي رعايت حفظ آن متصور شود و به نظر مي رسد كه جامعه ايراني از دوران هاي باستان، حفظ حجاب و "پوشيده رويي"را يك نوع اخلاقي و سنتي مي دانسته اند كه رعايت آن به تدريج جزوسنن ملي و وظيفه اخلاقي جا افتاده و پايدار مانده است.
مخاطبان محترم گروه فرهنگی مشرق می توانند مقالات، اشعار، مطالب طنز، تصاویر و هر آن چیزی که در قالب فرهنگ و هنر جای می گیرد را به آدرس culture@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود.